در سال ۱۳۶۴ مجموع قبول شدگان دانشگاهها ۳۲ هزار نفر بود. در آن سال هنوز دانشگاه آزاد اسلامی تاسیس نشده بود. مطابق نظام جدید کنکور، شهرها و روستاهای ایران به پنج منطقه تقسیم شده بود و هر داوطلب بر اساس محل اخذ دیپلم سهمیه یک منطقه بود. علاوه بر اینها سهمیه خانواده شهدا، سهمیه جانبازان، سهمیه رزمندگان، سهمیه جهادگران، سهمیه نهضت سوادآموزی، سهمیه بهیاران، سهمیه آموزگاران، سهمیه بورسیه ارتش و سهمیه عشایری هم تعیین شده بود. ظرفیت هر کلاس بین سهمیه های تعیین شده تقسیم می شد، یعنی بعنوان مثال نفر اول سهمیه عشایری با نمره پائین تر بر نفر دویستم منطقه یک با نمره بالاتر تقدم داشت! در حقیقت کفاره محرومیت موجود در کشور، که گفته می شد زیر سر رژیم پهلوی و آمریکا است، را بچه های نخبه پرداخت می کردند! بگذریم!
اینها همه در حالی بود که سه سال هم پذیرش انجام نشده بود و به اصطلاح پشت کنکوری زیاد بود. تا آنجا که یادم می آید داوطلبان آن سالها حدود پانصدهزار نفر بود. قبول شدگان از فیلتر گزینش هم رد شده بودند. آنها در فرم ثبت نام معرف و کروکی منزل را اعلام کرده و توسط مامورین گزینش حمع آوری اطلاعات می شدند. برخی از قبول شدگان هم ستاره دار بودند و به هنگام ثبت نام فرم تعهد بلند بالایی را امضاء می کردند.
خیلی از رشته هایی که امروز در دانشگاهها است وجود نداشت و بغضی رشته ها محدودیت جنسی داشت.رشته های که در آنها دختر پذیرش نمی شد عبارت بودند از: مهندسی برق قدرت، مهندسی شیمی صنایع پالایش، مهندسی شیمی صنایع شیمیایی معدنی، مهندسی شیمی صنایع گاز، مهندسی معدن اکتشاف معدن، مهندسی معدن استخراج معدن، مهندسی مواد تولید آهن و فولاد، مهندسی مواد ریخته گری، مهندسی عمران آب، امور فنی کشاورزی و زراعی و دامی، تمامی گرایشهای کاردانی عمران و مکانیک و برق و معدن، زمین شناسی و دامپزشکی.
در آن هنگام دانشگاهها خیلی خلوت بود چون از دانشجویان قبل از انقلاب فرهنگی تعدادزیادی اخراج ،شهید،اعدام و زندانی شده بودند و تعدادکمی برای ادامه تحصیل برگشته بودند. بدلیل پاکسازی اساتید هم امکان ارایه کلاس به میزان لازم نبود، لذا ظرفیت پذیرش پائین بود. در دهه شصت با افزایش تعدادداوطلبان طرفیت دانشگاهها هم افزایش پیدا کرد و دانشگاه آزاد هم پذیرش دانشجو را آغاز کرد.
در دهه شصت دانشگاهها دو سال تعطیل بود و بعد از آن هم بشدت سیاست زدایی شده بود تا آنکه در اواخر دهه شصت مجددا سیاست در دانشگاه مجال فعالیت علنی پیدا کرد و این شد که اکنون می بینیم.